زبانحالِ جابر انصاری در اربعین . . .
______________________________________
آمدم تا سر نهم بر آستانت یا حسین
آمدم تا اینکه گردم میهمانت یا جسین
آمدم پای پیاده در مسیرِ کربلا
تا که چشمانم ببیند آسمانت یا حسین
آمدم تا چهره بنمایی به روی زردِ من
ای فدای آن رُخ و آن دیدگانت یا حسین
آمدم تا عقده های دل را گشایی در بَرَم
ای به قربان زبان و آن بیانت یا حسین
عالَمی دیوانه ی کوی تو گردید و کنون
هر که بینی او شتابان شد روانت یا حسین
هر چه می بینم همه آبادی و باشد بهار
کو خرابیِّ تو و کو آن خزانت یا حسین
با خودم آورده ام دیوانِ مهدی از ادب
تا بخوانم در بَرَت شعرِ روانت یا حسین
مهدی میرابی مقدم
خراسان شمالی