سوغات اربعین جعفر کیانی
بسمه تعالی اربعین من آمدم ازشام ویران، ای برادر من آمدم با چشم گریان، ای برادر یک اربعین دور از مزارت بوده ام من من آمدم افتان و خیزان،ای برادر برخیز که برگشته ام من از اسارت از شام غم بر گشته ام بهر زیارت رنج فراوانی کشیدم
بسمه تعالی اربعین من آمدم ازشام ویران، ای برادر من آمدم با چشم گریان، ای برادر یک اربعین دور از مزارت بوده ام من من آمدم افتان و خیزان،ای برادر برخیز که برگشته ام من از اسارت از شام غم بر گشته ام بهر زیارت رنج فراوانی کشیدم
به نام خدا مسیرعشق آجرهای نیلی خیالم را روی هم می چینم و مسیر عشق به اربعین حسینی را بنا می سازم، زیر درخت بلوط پیر در دامنه ی دنا دست ها را خیز بر می دارم و می گویم : ای سَفینةُ النَجاة عالم، مدتی است از تاریکی شب
به نام خدای ارباب کربلا یاد آن روزها بخیر… روزهایی که آرام آرام قدم برمیداشتم به سوی سرزمین عشق… در جادهای که رنگ و نژاد معنی نداشت، همه جا پر از مردان و زنان عاشقی بود که دل به دریای عشق حسین زده بودند. عراقی ها و ایرانی ها در
به نام خدا.. گفتند: سخت است. میگفتم: باید رفت. گفتند: پشیمان نشوی، کم نیاوری؟ میگفتم: باید رفت؛ کار دل است. میکشد و جایی که فکرش را نمیکنی میبرد. چشمم را بستم؛ وقتی باز کردم نگاهم را دوخته بودم به مهری که داشت جا خوش میکرد روی تکه
دلنوشتهای از اولین تجربه حضور در مسیر دلدادگی سیدحسین اکبری / ایلام در عمق تاریکی مسیری میبینم، جریانی از نور؛ اینها مرکبهای زوار سیدالشهدا(ع) است که با جذبه عشق حرکت میکنند. این شبها جادههای کوهستانی ایلام، روشن است و زوار حسینی با شور و هیجان وصفناپذیری شتابان به سوی
تقدیم به شهدای اربعین در حله… خط ر !… خط خطی زیباترین نقاشی دنیاست وقتی روی بوم آسفالتی با رنگی قرمزکشیده می شود در جاده ای که خط ممتدش به حرف دوم واژه ای می رسد که کر است! و هیچ آژیر خطری را نمی شنود
((مستعلیق)) معاد جسمانیست این میلیون اربن اربای واقعه ایست که هزاران پیش پاشیده شد به جهان دیگر هیچ پیامبری مشکوک به تو نیست وقتی صدا می زنی از چهار سو به سویت موکب به موکب مرکب می شویم تا با دو قلم خطاطی کنیم مستعلیق
((به نام خون پاک و مقدس شهدا)) او،کبوتری عاشق بود و عشق….آه!!! این واژه خون آلود تمام هستی اش بود در دشت آلاله ها چه آزادانه،رها،آرام پر کشید و دو بال خونینش ارمغان سالهای دلداگی اش بود تو ای شیفته بی پروا،فرهاد دلباخته،سرو بی مثال چه زیبا
تجدید پیمان امام حسین (ع) ای دوای درد مندان،با گام هایی خسته از پیمودن های بی سرانجام، با چشمانی بیزار از مشاهده ی جور و ستم و با دستانی محتاج یاری، مشتاقانه به سویت روانه ایم.در مسیر پیاده روی اربعین آن چنان دل های ما در طلبت بی تابی
بین الحرمین آدینه به آدینه شدم چشم به راهت تا نور بگیرم دمی از طلعت ماهت من چون پر کاه و تو چو خورشید حجازی می ترسم از آن آتش چشمان سیاهت ای یوسف کنعانی من قافله ای نیست؟ تا باز برآرند تو را از بُنِ چاهت؟ موری به تمنّای
خوش به حال زائر خوش به حالَت که زائر حرمی پیش ارباب عشق محترمی آن چنان شور کربلا داری چه غمی داری و چه بار غمی زائر از کوفه و نجف چه خبر؟ از تماشاچیان بی طرف چه خبر؟ با اسیران چگونه تا کردند؟ از نوازندگان ساز و دف چه
بسم الله الرحمن الرحیم این حسین (ع) کیست؟! دانشجو معلم پردیس شهید باهنر اراک اربعین ، در معنای ظاهری و زبان فارسی به معنای چهل / چهلمین است. اما در بطن آن ، گویای کسب معرفتی عمیق در مسیر است. در دنیا و تاریخ آن، رویداد ها ،
«اربعین » آخرش دل را به دریا میزنم با جادهها میشوم با عشق تو همسایهی آمادهها جز تو را «آقا» نخواندیم از همان آغاز راه عاشقیم از کودکی ما بچه هیئت زادهها مادرم دست مرا با طبل و سنجت یار کرد بازیام بودهست در صفها و با سجادهها زخم و
ترانه وصال به نام خدای حسین (ع) آقای من سلام! با خود عهد بسته بودم که چون آمدم غم دل با تو بگویم، اما وصال تو چنان غم از جان و دلم ربود که گویی اندوه من همه از فراق تو بود و من این را نمیدانستم. ایکاش از پروانه
(بسم رب الحسین) میگویند کربلا نرفتن سخت است، اما کربلا رفتن سخت تراست ،راست گفتند.چندین سال بود در آرزوی کربلایی شدن میسوختم که بالاخره آقا در این اربعین به این دوری پایان داد و طلبید . تا کارها انجام شود و مسیر طی شود و بروم و روبروی ضریح
بسم الله الرحمن الرحیم این حسین (ع) کیست؟! علی تابع دانشجو معلم پردیس شهید باهنر اراک اربعین ، در معنای ظاهری و زبان فارسی به معنای چهل / چهلمین است. اما در بطن آن ، گویای کسب معرفتی عمیق در مسیر است. در دنیا و تاریخ آن، رویداد
بسم الله الرحمن الرحیم سفر اربعین ، متفاوت با هر سفر دیگر ، چه زیارتی چه سیاحتی. اما این تفاوت در چیست؟ آیا در لوازم مورد نیاز است یا محدودیت و سختی راه ؟ این سفر همچون سایر سفرهای زیارتی دیگر دارای تقدس است اما تقدس آن بسیار
بسمه تعالی دلنوشته اربعین آمنه سادات حسینی «بی دلیل برای من دلیلی» •° دوست نداشتن تو کار من یکی نیست دوستت دارم و این دست من نیست دست من نیست که قسم راستم بعد از خدا تو هستی دست من نیست که یادت در روح و تنم ریشه ندواند دست
حُبُّ الحُسَینِ یَجمَعُنا آقا جان سلام؛مولای من سلام؛ در تمنای وصالت پای سر در گِل و از دیدن حَرَمَت غافِل؛ با پای دل منزل به منزل به سمت خانه ی آمال شدم مایل .پای در جاده عاشقی میگذارم و با پای دل، پیش میروم منزل به منزل. آه چقدر
همه عمر برندارم سر خود از آستانش که فقط سپرده ام دل به علی و خاندانش حالا درست پس از دوسال و نیم انتظار بعد از اولین زیارت، دگر بار دعوتنامه ای امضاء شد… آری حدسم درست بود، وقتی از چندماه قبل رویای در آغوش گرفتن ضریح سیدالشهدا را دیدم،
به نام حق و حقیقت «من جا مانده ام » واژه واژه، حسرتی شگفت در چشمانم موج می زند. من جا مانده ام، از خیل رودهای روانی که قطره قطره راهِ اقیانوس در پیش گرفتهاند. اقیانوسی که زیباترین تجلّی وحدت را در دفتر تاریخ به تصویر کشیده است. در ماه
آه پیدا شد، خدا آتشفشان را آفرید کوزه ای افتاد، بحر ِ بی کران را آفرید آمد و پرواز بر فیروزه ی جامش کشید گوشه اش انگشت زد رنگین کمان را آفرید آذرخشی را میان ابرها آزرده دید بغض کرد و چشمه های بی امان را آفرید قامتی خم شد،
بسْمِ رَبِّ الْحُسَیْنِ عَلَیْه اَلسَّلامُ دلنوشته در وصف امام حسین (ع) به قلم : پگاه حسینی استان فارس دانشگاه فرهنگیان مرکز زینب کبری (س)کازرون «آقای خوبی هایم حسینم» بی قرار است دلم مدام بهانه می آورد. چشم هایم لبریز شده از اشک برای دیدنت حسینم ! وقت دیدار نرسیده است،دلم
متن ادبی اربعین نامه گذرنامه را که مثل مادری دلتنگ و پدری چشم انتظار، در سینه ام فشردم، اشک های بی اختیار، بساط گرم مهمانی شان را در گونه هایم راه انداختند. شاید سفر اول باید چنین شادانه ی اشکی داشته باشد. کوله باری سبک از روزمرگی ها و
جغرافیای میان رودان در طول تاریخ آبستن حوادث عدیده بوده است. تمدنهایی چون بابل و آشور در این گستره بالیدهاند و شاهان آنان به افتخار پیروزی بر هماوردان خود نقش برجستههایی به یادگار گذاشتهاند. همیشه شوق دیدن آثار تمدنی عراق، این کشور کهنسال را داشتهام. کشوری که برای ایرانیان در
بسم هللا الرحمن الرحیم داستان کوتاه بقلم محمدعلی زارع پیراهن پدرم حسین(ع) بعد از خطبه درخشان حضرت زینب)س( و امام سجاد)ع( لرزه عجیبی بر اندام یزید نشست گویا از آن خطابه ها نزدیک بود که کاخ یزید به یک ویرانه مبدل شود.کاخ شام کاخی که معاویه برای پسر ناخلف تر
روایت چه زیباست گویی زیباتر از این امکان پذیر نیست اربعین همانند عاشورا زیباست بقدری که زینب سالم هللا علیها جز زیبایی از آن ندیده است عاشورا درس عاشقی است و اربعین درس عاشق ماندن اربعین راهی است که فرجامش منتهی به ظهور و زیارت آن از نشانه های فرد
داستانک اشکِ فرات از دیدن قد بلند و رعنایش حض می برم.امروز از همیشه دیرتر آمده اما مهم نیست.همینکه آمده، غنیمت است.بی قرار دیدنش،با رقص و آواز به استقبالش می روم و پاهای خسته اش را عاشقانه در آغوش می گیرم اما گره از هلال ابروانش باز نمی شود.دریا دریا
هیئت کوچک ما همیشه ماه محرم که می رسه،دلم من پر از غصه میشه.اولش به خاطر اینکه امام حسین و یارانش مظلومانه به شهادت میرسن بعدش هم به خاطر اینکه نزدیکی خونۀ ما مسجد یا هیئتی نیست که ما بریم اونجا و برای شهدای کربلا و امام حسین عزاداری کنیم.اما
پویش سوغات اربعین با هدف به تصویر کشیدن راهپیمایی اربعین و نمایش اجتماع عظیم مسلمانان و خلق این رویداد جهانی در قالب های فیلم، عکاسی، کلیپ. شعر، دلنوشته و خاطره، خوشنویسی و نقاشی برگزار میگردد.
021-67641716
Culture@jdsharif.ac.ir
تهران، بلوار اکبری، کوچه شهید قاسمی، سازمان جهاددانشگاهی صنعتی شریف