سوغات اربعین فاطمه زینلی

بسمه تعالی

آغوش نازنین روایتی از دیدار یار

   فاطمه زینلی ( دانشجوی کارشناسی دانشگاه فرهنگیان مرکز شهید باهنر)

v

زیر باران ، دوشنبه بعد از ظهر

پیش چشمم ، کتیبه ای افتاد

خم شدم تا که بردارم

دفتر شعر من زمین افتاد

دفتر شعر محتشم خوانی

نسخه های شبیه گردانی

یاد رَجْزِ پهلوان خوانی

بی گمان لرزه بر جبین افتاد

اشقیا خوان در وسط گود

معین البکا تماشاگر

خنجر کین که بالا رفت

مظهر دین، زِ زین افتاد

بعد او اولیا خوانی

مدح و ضَّم و اُشْتُلُم خوانی

پیش چِشم ناظم و بانی

وصف و قولش به آفرین افتاد

نوبتی هم که بود،

نوبت ساقی روضه مشک و عطش° ،

بی آبی در زمانه رضاخوانی ،

چکمه بر دوش پاسبان افتاد

من که در فکر شعر آیینی

 غرق شور و وهم تعزیه خوانی

دفتر خیسه آب و بارانی

ناگهان قرعه ای وزین افتاد

v

جلوی درب خانه ای دیدم مادری پیش پای دلبرش میگفت

نائب الزیارَم باش

در دلش این طنین افتاد:

تشنه لب های فرات را هرچند

در کمین مانده گرگ عجلْ

مهلتی را دو روزه بایستی

تا در آغوش نازنین افتاد

تا به خود آمدم دیدم

کوله بار سفر که آمادست

اذن که داده، شاعر آماده

قسمتی اینچنین افتاد

v

دردی آمد التیام را میجست

زخمی آمد به فکر تسکینش

پیش پا مانعی نمی بیند

قطع دستان چه دلنشین افتاد

پیرمردی که کل داراییش

کتری چای و اندکی قند است

در قیاس فضل حاتم و او

بر گلیم او قدم افتاد

در مسیر می دیدم

کودکانی که تشنه ی آبند

یا حلابی میزبان پی آب

ز فرات تا به چین افتاد

دسته بندی


12 نظر

  • سلام و احترام باعث افتخار بنده هست نظرات اساتید بزرگواری رو
    که در محضرشون تلمذ میکنم بر کار کوچک خودم داشته باشم
    با تشکر از خانم دکتر غفاریان عزیز
    خانم دکتر پاکدامن بزرگوار
    جناب دکتر سعید حسن زاده گرانقدر که تحول در این مسیر رو
    مدیون موهبت پدرانه شون هستم

  • با تشکر از دوستان عزیزی که با انتقال نظرات ارزشمند خودشون
    بنده رو در این مسیر یاری می‌فرمایند

  • با تشکر از دوستان عزیزی که با انتقال نظرات ارزشمند خودشون
    بنده رو در این مسیر یاری می‌فرمایند سپاسگزارم واقعا🙏🏻

  • سلام
    ممنون از آن حس عاشورایی که در اشعار تون منتقل کردید پاداش
    شما با ارباب بی کفن و علمدار عزیزش علیهما السلام توفیقات تون
    روز افزون
    ارسال هم زدم ولی قبول نمیکند میگه تکراری است در حالی که بار
    اول است

  • شعر قشنگی بود. ان شاءالله در همین مسیر کارهای درخشان تر ازتون
    ببینیم.

  • شاعر آیینی به طور قطع در شعر خود موضع دینی را در نظر می گیرد و
    این موضع چیزی نخواهد بود جزعبودیت، یکتاپرستی، عزت مداری،
    آزادگی، حق جویی، عدالت خواهی و پرداختن به کرامت های انسانی.

    خانم زینلی عزیز؛ شعر شما موارد فوق را به زیبایی متصور می ساخت؛
    امیدوارم موفق باشید.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.