سوغات اربعین سوگند میرزایی

در پس معرکه

خورشید از نردبان آسمان

بالا می رود

خون از حلق تاریخ

فواره می‌زند

و ترسِ زمین

در چشمش

خیمه …

و در سینه اش

تاول جوانه خواهد شد …

به دست های پینه بسته اش می نگرم

از خشم معرکه

ترک ها

زاییده می شوند …

در طواف خیمه ها

انتظار

از مژه‌هایش می چکد …

فرشته ها شیون می کنند

و سرهای بی تن

بر سر نیزه ها می تابند …

شمشیر های برهنه

آرام خوابیده اند…

اسب  نحیف

هفتاد و دو  مرگ را

با شانه هایش بلند می کند

وردی را به من بیاموزید

تا ابر خون دیده را بر گردانم  …

دهان شعر من امروز پوسیده…

زمان ،

تشنه نخواهد رفت

 

 

مشخصات :

نام و نام خانوادگی: سوگند میرزایی

تاریخ تولد:  30/03/1385

دبیرستان : فرزانگان دوره ی دوم پایه دوازدهم

 

دسته بندی


3 نظر

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.