سوغات اربعین دنیا اسکندرزاده

دلنوشته( از زبان رقیه سلام الله علیها )

ستاره ها

نگاه می کنم به شب

شبی که بی ستاره است

انگار ستاره هایش را در گودی قتلگاه جا گذاشته است

اما نه!

ستاره ها جا نمانده اند

سوار بر دوش نیزه ها، محمل به محمل با کاروان ما، به شام آمده اند

ترس روی دوش من سوار شده، غم هم روی دوش عمه

می ترسم

از شب های بی ستارۀ شام، از خرابه های بی عمو

سر روی زانوی عمه می گذارم

ستاره ها را می شمارم

علی اصغر

علی اکبر

قاسم

عمو عباس

به بابا که می رسم، ناگهان صبح می شود

بابا ستاره نیست، خورشید است.

دسته بندی


ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.