سوغات اربعین آرشام سپهری

هیئت کوچک ما همیشه ماه محرم که می رسه،دلم من پر از غصه میشه.اولش به خاطر اینکه امام حسین و یارانش مظلومانه به شهادت میرسن بعدش هم به خاطر اینکه نزدیکی خونۀ ما مسجد یا هیئتی نیست که ما بریم اونجا و برای شهدای کربلا و امام حسین عزاداری کنیم.اما امسال من و دوستام به جای غصه خوردن خودمون دست به کار شدیم و یه هیئت کوچولو برای خودمون درست کردیم.پدرم چند روز محرم ماشینش رو برد تو کوچه و پارکینگش رو به ما قرض داد.هر کدوم از ما هم یه چادر مشکی از مامانامون قرض گرفتیم و زدیم به دیوار پارکینگ و همه جا رو سیاهپوش کردیم.بعد به جای اینکه هر روز بریم خوراکی و بستنی بخوریم،پول تو جیبیامون رو پس انداز کردیم و گذاشتیم روی هم و یه پرچم کوچولوی یا حسین خریدیم و زدیم به دیوار هیئتمون.علی هم عکس پدرش که شهید شده رو آورد و اونو هم زدیم به دیوار.حالا هر شب من و بچه های محل از پدر و مادرهامون اجازه می گیریم و یه ساعتی توی هیئتمون جمع میشیم و به روش خودمون برای امام حسین عزاداری می کنیم.روش ما یه کم با عزاداریای دیگه فرق داره.آخه هیچ کدوم از ما بلد نیستیم نوحه بگیم.در عوض ما یه جعبه گذاشتیم گوشۀ هیئتمون و کتاب داستانهایی که مربوط به عاشورا و قصۀ امام حسین میشه،گذاشتیم اونجا و هر شب یکی از اونها رو می خونیم و چیزهای تازه ای دربارۀ امام حسین و علت دشمنی یزید با ایشون و شهادت مظلومانه اش یاد می گیریم.مثلاً اینکه امام حسین به خاطر امر به معروف و نهی از منکر شهید شد.امر به معروف یعنی دعوت به کارهای خوب مثل نماز خوندن و نهی از منکر هم یعنی دوری از کارهای بد مثل ظلم کردن به بقیه.هر شب هم مامان بابای یکی از ما،یه چیزی به عنوان نذر برامون میارن تا تو هیئت بخوریم.مثلاً مامان سعید دیروز حلوا درست کرده بود.پدر محمد هم امروز برامون بستنی خرید و آورد.فردا هم نوبت منه و مامانم قراره برامون کیک بپزه.

آرشام سپهری متولد 5/9/1395 از تهران دانش آموز پایه دوم

دسته بندی


ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.