تماس با ما
در صورت بروز هرگونه سوال یا مشکل میتوانید با ما در ارتباط باشید
باسمهتعالی
از مسجد سهله پیاده راه افتادیم. طریقالعما را انتخاب میکنیم. صفایش بیشتر است. مهتاب بالا آمده و کامل است. در مسیر نخلستانها با نور مهتاب هم میشود راه رفت. جز صدای جیرجیرکها و قورقور قورباغههای رود فرات و صدای خشخش کفشهایی که به زمین کشیده میشود صدای دیگری نمیآید. همین ترکیب به اندازه کافی جذابیت دارد تا بشود موسیقی متن مسیر. دمای ۵۰ درجه عراق ما را مجبور میکند شبها راه برویم. در منزل یکی از روستائیان دو ساعتی استراحت میکنیم. پیش از اذان صبح دوباره راه افتادیم. در مسیر نماز میخوانیم. یک و نیم ساعت بعد آفتاب سلام میکند و مهر میپاشد به روی زائران حسین.
نخلها لبخند میزنند.
آن گردنآویزی که بر سینه زائران پیشتر از پیش در نور خورشید تلاطو میگیرد؛ عشق است عشق به حسین و آنچه او را به مقتل کشاند…
اینجا همه چیز پررنگتر از همیشه است، صداها پررنگ است، سخاوتها پررنگ است، لبخندها پررنگ است، نگاهها پررنگتر و پرمهرتر و نافذتر است، خورشید پررنگتر میتابد و حسین در رگهای مردمان این دیار جریان دارد، حسین سکاندار قلب آنان، تاج سر و مایه آبرو و اعتبارشان است.
حسین برایشان جدی است و از کودکی آموختهاند راه حسین را به نسل بعد برسانند و راه باز کنند برای عاشقان حسین و تسهیل کنند سفر به سوی حسین را.
آسمان خوشحال است و نخلها همچنان لبخند میزنند و سر خم میکنند شیره جانشان را زیر قدوم زائر حسین میریزند…
مهربانمردمان این دیار آب میپاشند گرد و غبارها را فرو مینشانند به جنگ با حرارت زمین میروند تا زائر حسین آسودهتر باشد مدام آب و نان و عشق تزریق میکنند به زائران حسین.
اگر دست حسین در این جاذبه عظیم در کار نیست پس چه کسی دارد این همه دل را یکدل میکند؟!
هزاران موکب دارند مِهر میرسانند هر موکب یک قصه دارد یک قصه راست و حسینی! بلکه هر انسان حاضری در اینجا یک روایت شیرین دارد و چه کسی یا کدام رسانه صوتی یا تصویری میتواند به همه این قصهها ادای دین کند و آنگونه که باید و شاید راوی همه این روایتهای شیرین باشد؟!
آنچنان که باید و شاید واژه در چنته ندارم برای وصف این سطح از مهر و عشق و اخلاص و صفا، اگر آوینی یا هوگو زنده بودند قطعا وصف دلانگیزتری از این جماعت حیران و عاشق داشتند.
تاریخ میگوید مهماننوازی از قبل اسلام در خون این مردمان بوده، اما این مهماندوستی در محفل حسین به توان بینهایت رسیده، مهمانان حسین، نور چشمانشان شده است.
امفرقان زن عربی که در یکی از منزلگاهها به خانهاش رفتیم میگفت: “عراق در روزهای اربعین زیباتر است چون زائران به اینجا میآیند” و چقدر توصیف او از زیبایی و سقف جهانبینیاش اوج داشت در واقع امفرقان زیبایی را در همدلی، برادری، تعامل، گذشت، بخشش، اتحاد، اعتماد، مهرورزی و مهرورزی و مهرورزی میدانست و همه اینها جز در فضای ایمانی شکل نمیگیرد.
هلابیکم زوار… یالا زائر تفضل… مبیت… صلاة… طعام… تفضل… تفضل… از دهان مردمان این دیار نمیافتد. حسین برایشان جدی است، حسین یک مسئله است یک مسئله شیرین که باید به آن بپردازند!
و هرکسی بهتر بپردازد عاقبت به خیرتر و ماناتر است.
مهربانی غُل میزند. جمعیت بند نمیآید و قطرهقطره به دریا میرسد.
اینجا خدا نزدیکتر است نزدیکتر از همیشه نزدیکتر از رگ گردن! اینجا عجیب دلها به هم گره خورده، کسی احساس غریبگی نمیکند، انگار که سالهاست میلیونها خواهر و برادر داشتهای و در این میقات بزرگ تازه آنها را یافتهای و بهانهای دست داده تا شانه به شانه هم به سوی حسین قدم بردارید.
برای صبحانه از یکی از موکبها لقمه نان و پنیری برمیدارم لقمه در گلویم میپرد مادرم میگوید شاید کسی گرسنه است، پرچمهای کوچک فلسطین با چوبی کوچک داخل جیبهای کوچک کنار کولهپشتی زائران به آرامی به چپ و راست تاب میخورند، لقمه را با بغض فرو میبرم.
اینجا شبها روز است اصلا شب و روز یکی است و شهر زنده است خواب از چشمها ربوده شده انگار یکی دارد مدام هوشیاری میپاشد به چشم زائران.
اینجا هیچکس ناتوان نیست؛ بیدست و پا دیدم که دارد به قدر توان خودش در مسیری که به حسین ختم میشود خدمت میکند. کودک سه ساله دیدم که توانش رساندن چند به قول خودشان مایبارد به دست زائران است.
خط مِهر حسین تا ناکجاها کشیده شده، سیاه و سفید و سرخ، عرب و عجم و ترک و … نمیشناسد. راستی مهر تو کی و کجا بر دل ما نقش بست حسین!
بازار گلابگیری هم رونق دارد هرکس به سیاق خودش به زبان خودش…
سفر دارد به انتهای خودش نزدیک میشود، دلتنگی چنگ میزند به قلبم. جدایی از تو برای همه مهمانان این چند روزهات سخت سخت است اما برای زینب سختتر و بیشتر بود…
پویش سوغات اربعین با هدف به تصویر کشیدن راهپیمایی اربعین و نمایش اجتماع عظیم مسلمانان و خلق این رویداد جهانی در قالب های فیلم، عکاسی، کلیپ. شعر، دلنوشته و خاطره، خوشنویسی و نقاشی برگزار میگردد.
021-67641716
Culture@jdsharif.ac.ir
تهران، بلوار اکبری، کوچه شهید قاسمی، سازمان جهاددانشگاهی صنعتی شریف