واژه هاققنوس خواهد شد هزار سیمرغ از این شعر خواهد رویید من نمیدانم کدام سیمرغ مرا به نام زیبای تو میرساند کدام واژه؟کدام شعر ؟ کدام عاشقی؟رسم بلاکش رندان است ؟ تو نباشی جهان بوی انزجار مرگ میدهد هزار _طراوت_ را از کدام خار _مغیلان_ میتوان جست؟و کدام گوشواره کودکی را به جهان معرفی خواهد کرد؟ یا کدام گودال به بلندای آسمان است؟یا کدام خیمه بوی _احلی_ من العسل میدهد؟یا کدام خرابه نگاه زنی را یغما میبرد تا آبروی شهری شود که کفر در او جاریست؟گوش کنید شاید صدای خطبههای فدکی میآید؟ یا صدای رجز خوانی مردی در قامت زنی از خیبر وجمل میآید؟راستی کدام تشت ؟ کدام طلا ؟ تشت طلا سر به دوش میشود ؟ راستی کدام سر آبرویی شهری را روی نیزهها یا در تشت طلا و چوب خیزران با صدای قرآن فریاد میزند ؟ آیه آیه کهف می شوم تااینجا کسی صدای سیمرغ را هزار و اندی سال است به جهان میکشاند جهان در _تلالو_ نگاه تو به واژه مقدس حقیقت میرسد مرا صدا کنید جایی که ارمغان بوی خوشش را به استشمام جهان میرساند آنجا کسی منتظر است قافله سالار حسین اربعین است جایی که صدای خواهری واژه برادر را معنی کرد تو بخوان در اربعین نام خواهری که هزار هزار بار ابتدا انتهای شهر بلا را دوید تا برادرش به غلط تفسیر نشود کدام ققنوس مر ا به واژههای تو میرساند؟کدام سیمرغ مرا به اربعین عشق میرساند ؟ راستی هنوز ما ریت الا جمیلا خوب تفسیر نشده است چون واژه خواهر را خوب جهان نفهمیده است یا کمی آن طرفتر بنشین بگذار این سوره حسین،نفسی تازه کند به گلویی که خونش خضاب آسمان شد اینجا واژه درد پشت خیمهها روی سر انگشتان حسین تفسیر میشود اینجا قرار است قبری به تفسیر درد یک پدر به تنهایی یک مادر و به نگاه غم انگیز یک خواهر مرا به فرات عشق بکشاند و هزار هزار قول و زنجیر را به اسارت غیریت برادری ببردکه دیگر زانو خم نمی کند که خواهر از اشتر پایین بیاید. راستی این قافله ققنوسش ابتدای راه است تو بگو سیمرغ کدام شعر می شوی کجای این اربعین می ایستی؟؟