باز هم عقب مانده ام
کاروان رفت و من ماندم، با دلی شکسته و چشمانی اشک بار
این دلتنگی را به کجا ببرم، که جز آستان تو درمانی ندارد؟
هر روز که میگذرد و اربعین نزدیکتر میشود ، دل بیقرارم تندتر میتپد و باز هم حسرت….
آهی میکشم، اشکم جاری میشود… باز هم جا ماندم، باز هم از قافله عقب افتادم.
کارم شده بدرقهی زائرانت با قطرههای اشک
خستهام… دلم گم شده؛ دیگر زمان و مکان را نمیشناسد
خواب و بیداریم یکی شده؛ همه در قدم زدن در بینالحرمین و در آغوش کشیدن ضریح تو
دلم جا مانده در مسیر عشقت
بغض، راه گلویم را بسته؛ به دیدار علیبنموسیالرضا میروم تا آرام شوم
دست راستم را به نشانه ادب بالا میبرم تا بگویم:
«السلام علیک یا علیبنموسیالرضا»
اما بیاختیار، بر زبانم جاری میشود:
«السلام علیک یا اباعبدالله»
یا حسین… روزیم کن که دلم عجیب خراب دیدار توست
دوباره مرا بخوان
نرگس عسکری
مشهد مقدس