سعی نوپا
برای اجتماع عظیم زائران اربعین حسینی
به شوق طوف مزار بلندبالاها
زدند طایفه ی عاشقان به صحراها
نبود هیچ کسی بند روی پا از شوق
چو گردباد پی خاک پای لیلاها
شگفت واقعه ای! از تلاش پیر و جوان…
عقب نماند در آن راه سعی نوپاها
سفر کدام سفر! کارگاه یک رنگی
میان همهمه گم می شدند پیداها
در آن مسیر زمین آسمان دیگر بود
که جاده بود چراغان ماه سیماها
چه سروها که ندیدم شکوفهِ بر! هر بار
نگاه کردم در بین راه پیماها
اگر چه داشت حقیقت هرآنچه می دیدم
شبیه بود ولی بیشتر به رویاها
ز شاخه های اجابت شکوفه می بارید
سحر که بال می افشاند مرغ نجواها
سیاق جمله ز حرف اضافه خالی بود
که لفظ ها همه بودند صید معناها
چه بود قصه ی دریای جمعیت در تشت؟!
بسیط گشت زمین و وسیع شد جاها
زبان لال من و جلوه های رنگ به رنگ
چگونه شرح دهم با اشاره ایماها
به چشم کور من این جلوه ها اگر آمد
ببین چه دیده در آن راه چشم بیناها!
مهرداد مهرابی