جانِ هر عالَم به قربانِ حسین بن علی
دستِ هرآدم به دامانِ حسین بن علی
هستیِ خود را فدایِ راهِ حق کرد و خدا
هستیش را کرده قربانِ حسین بن علی
داده در راه خدا دار و ندارِ خویش را
در شگفتم من ز احسانِ حسین بن علی
عقل از جانبازی او تا ابد در حیرت است
عشق هم شد مات و حیرانِ حسین بن علی
پادشاهی بی سپاه امّا همه مُلکِ وجود
هست دائم تحتِ فرمانِِ حسین بن علی
ریزه خوار خوانِ او هم آدم و جِنّ و مَلَک
می خورد نان عالَم از خوانِ حسین بن علی
می شود روشن تنور خانه خولی شبی
می خورد خولی هم از نانِ حسین بن علی
بر سرِ نی می رود تا اینکه شاید بشنوند
کوفیان هم صوتِ قرآنِ حسین بن علی
می زند با خیزران بر بوسه گاه مصطفی
بر لبانِ خشک و دندانِ حسین بن علی
بار الها ثبت کن در سرگذشتِ عمرِ ما
نامِ ما را از مُحبّان حسین بن علی
اربعین و بیقراری از نجف تا کربلا
چشمِ ما و مرزِ مهرانِ حسین بن علی
می کشم از سینه ی سوزانِ خود هرلحظه آه
می شود(آئینه) گریانِ حسین بن علی
شاعر: مهدی شریفی شادفر(آئینه)
کرمانشاه -اربعین 1399
از کرمانشاه