دلنوشته
من فقط این راه را هر بار با دل رفتهام
با تمام عاشقی، ناچار با دل رفتهام
دیدنش با چشم سر انگار در تقدیر نیست
تا ملاقاتش هزاران بار با دل رفتهام
هر نفس موکب به موکب از فراقش دم زدم
هر قدم، مشایه را تا یار با دل رفتهام
دل برایم روضه خوانده، دل برایش لک زده
با همین دلتنگیام بسیار با دل رفتهام
از دلم تا مرز _هر مرزی_ فقط غم فاصلهست
غم غریبم خواند و غربتوار با دل رفتهام
من که خورده مهر «جامانده» روی پیشانیام
اربعین را از سر اجبار با دل رفتهام
#مطهره_عباسیان