بسم رب الحسین(ع)
اثر ادبی دوم
بعد خواب صبحگاهی چشم من را خواب رفت
سینه را بشکافت قلب و دل سـوی ارباب رفت
دود پراندوه غمناکی زنام اربعین ذهنم نشست
جنسش از نور و سیه پوش بردلم در قاب رفت
یادم آمدروزعاشوروبه ذهنم قطره آبی چکه کرد
قلب نیمسوزم سوخت،باالعطش اب، اب رفت
درمیان کربلاومردمان بی وفا،کاروان تشنه لب
فکر من دنبال گمگشته گل وتکواژه نایاب رفت
حا و سین و یا و نون نعم الامیر یعنی حسین
اوکه وااماه خواهرراشنیدوسوی اوبیتاب رفت
اربعین ۴۰روزنه،بلکه همیشه زنده نام هرشهید
خون اوگرم روان اندررگ تاریخ چو سیلاب رفت
ادامه دارد
اربعین یعنی ۴۰روز ازوداع او و زینب خواهرش
زینبش تاکربلاچوقطعه نوری درپی افتاب رفت
اربعین یعنی چهل روز است رباب اصغر ندید
کودک شش ماهه کرببلا،تشنه اودرخواب رفت
این عَلی اصغر اَلطِّفْلِ الرَّضیعِ اَلْمَرْمِیِّ الصَّریعِ
بابابه آغوشش کشید،مذبوح شد، سیراب رفت
اربعین یعنی۴۰روزبعدضرب زجرملعون،دختری
روضه مَن ذَالَّذی اَیْتَمَنی خواندو بر مهتاب رفت
اربعین یعنی ۴۰روزست داغی بردل لیلانشست
اشبه الناس رسول اذن جنگش راگرفت شاداب رفت
اربعین یعنی۴۰روزبی بنین بانوی من ام البنین
اوبرای سجده شکرادب عباس خودمحراب رفت
اربعین یعنی چهل روزاست امام زین العابدین
اب وطفلی راکه دیدحضرت گریست و اب رفت
دروداع فرمودبَلِّغْ شیعَتی عَنِّی سَّلام فَقُلْ لَهُمْ
اِنَّ اَبی ماتَ غَریباًفَانْدُبُوهُ، آن گوهرنایاب رفت
ادامه دارد
اربعین یعنی۴۰روزست قاسم کربلایی گشته است
ازعموباالتماس وگریه اش اذنی گرفت شاداب رفت
اربعین یعنی نمادوحدت یاران،حسین باب نجات
حر با نگاهش شد سعید و چون گلاب ناب رفت
اربعین یعنی۴۰روزست ۷۲تاروح القدس بهر اله
سرجدا گشتند هرسرهم جدا برنی سوار بی تاب رفت
هیچ فرهادی بزور کی دلبــــر شیرین شود ایا؟
کوه را باتیشه بایدکندتاطرفش توان باجذبه و جذاب رفت
عشق مجنون بی اذا بی من لیلی کی به مقصد می رسد؟
عزکشور بی ولی بی استفامت کجاجز بر ره مرداب رفت؟
سوسوی اینسو و آنسوی دلم یعنی به هنگام ظهور افتاده ای
از یاحسین تا باحسین رابا ولی باید که یاآداب رفت
محمد رستمیان از روستای شم آباد شهرستان سبزوار استان خراسان رضوی- ساکن تهران
طلبه دانشجوی دکتری روابط بین الملل
دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب