روز و
ساعت مانده تا اختتامیه پویش
انّا علی العهد

مجید برائمی – 2025-08-18 05:19:11

دلنوشته تجربه از پیاده‌روی اربعین

امسال اولین‌باری بود که قدم در مسیر پیاده‌روی اربعین گذاشتم، نمی‌دانستم چه چیزی در انتظارم است. فقط شنیده بودم که این راه، راه دل است، نه فقط راه پا. از نجف تا کربلا، هر قدمی که برمی‌داشتم، انگار فاصله‌ام با دنیا کمتر می‌شد و نزدیکی‌ام به حقیقت بیشتر..
در مسیر، پیرزنی عراقی با دستانی لرزان برایم چای ریخت. لبخندش، خستگی را از تنم بیرون کرد. کودکانی با سینی خرما به استقبالمان می‌آمدند، گویی همه‌ی مردم در این راه، خادم عشق بودند..
شب‌ها زیر آسمان پرستاره، در موکبمان صدای نوحه‌ها طنین انداز می‌شد. گاهی اشک می‌ریختم، نه از درد پا، بلکه از شوق دل. وقتی به کربلا رسیدم و چشمم به گنبد طلایی افتاد، حس کردم تمام این راه، تمرینی بود برای رسیدن به خودم.
سلام با عمق جان بر لب تشنه امام حسین ع
در آن لحظه، فقط یک جمله در ذهنم بود:
“خوشا به حال آن‌که در این راه، دل و عشقش را جا گذاشت.

 

دسته بندی


ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.