پیاده تا بهشت
قدم قدم سوی کربلا، دلم شده چراغ راه
به شوق دیدنِ حسین، بریدهام ز هر گناه
زمین به زیر پای ما، ز عطر اشک سیر شد
هزار دل، هزار جان، فدای آن مسیر شد
نه خستگی، نه خار راه، نه آفتاب و نه غبار
به یاد زینب آمده، دل از جهان شده فرار
لبیک یا حسین ، صداست در دل و نفس
هر کس رسد به کربلا، گردد رها ز هر نفس
به کربلا نمیرود، جز آنکه پاک آمده
پیاده آمده ولی، با دل هلاک آمده
قدم بزن، بگو فقط: به عشق توست یا حسین
که این مسیر پیاده ام به نام یاد تو حسین
دل کربلاییام
زِ خاک پای زائران، طُهوری از بهشتتر
قدم زنان سوی حرم، دلم شده شگفتتر
به هر قدم که میزنم، دعای عشق بر لبم
نسیم روضه میوزد، به جان خستهام طرب
نه بیم راه، نه غم شام و روز تیرهام
که در نگاه تو حسین، نشسته هر مسیرِ من
لبیکگوی کاروان، به شوق عشق میرسد
زِ هر زبان، زِ هر نفس، نوای توست تا ابد
کجاست کعبهایتر از، مسیر کربلای تو؟
که دل پیاده میرود، به سوی روشنای تو
ترانه: پیاده تا بهشت
بند ۱:
بازم دلم هوایی شد، هوای کربلا گرفت
چشمامو اشک روشن کرد، دل از زمین جدا گرفت
قدم به قدم با نام تو، به سمت نور میرم حسین
میخوام بمیرم توی راه، اگه که باشه قسمتم
کُر (همخوانی):
پیاده تا بهشت میرم، به شوق دیدن تو
صدای من فقط اینه، لبیک یا حسین تو
نه خستهام، نه دلزده، با هر نفس پر از امید
چون آخرین نفس من، بوی تو رو داره شهید
بند ۲:
نمیرسه به وصف تو، تمام شعرهای من
زمین، زمان، غبار راه، رفیق آشنای من
چه عاشقانه میبرم، دلم رو سمت روضهات
میخوام فقط بیفتمم، یه بار کنار تربتت
کُر تکرار:
پیاده تا بهشت میرم، به شوق دیدن تو
صدای من فقط اینه، لبیک یا حسین تو
نه خستهام، نه دلزده، با هر نفس پر از امید
چون آخرین نفس من، بوی تو رو داره شهید
شاعر : لیلا معاونی
فعال فرهنگی و قرآنی اهواز استان خوزستان