روز و
ساعت مانده تا اختتامیه پویش
انّا علی العهد

فاطمه چیت بند – 2025-08-31 09:36:45

بِـسِم رَبِ الحُسَـین🖤

از کودکی وقتی با مادرم به روضه‌ها می‌رفتم همیشه برایم سوال بود حسین کیست؟
مگر می‌شود یک زن(زینب ع)انقدر شجاع و صبور باشد
وقتی امسال گذرنامه‌ام به دستم رسید داشتم به جواب تمام این سوالات که چندین سال در ذهنم بود نزدیک می‌شدم
وقتی به نجف رسیدیم یاد غم‌های علی و فاطمه و یاد آن در و دیوار و پهلو شکسته مادر سادات افتادم حس غریبی بود.
در طول مسیر به هر طرف که نگاه می‌کردم؛ دخترک خردسال را می‌دیدم که با با لبان عطشان پدرش را صدا می‌زند و به هر سو می‌دود سقای بی‌دستی را می‌دیدم که با مَشکی تیر خورده به طفلان برادر نگاه می‌کرد و آرام آرام اشک می‌ریخت سر بریده‌ای را بر روی نیزه دیدم که به قافله‌ای نگاه می‌کرد که به اسارت برده می‌شد و دلش برای تنهایی زینب کباب بود
در طول سفر تمام وقایع 3 هزار سال پیش را با جان و دل حس کردم و آن موقع بود که حسین و زینب را فهمیدم.
هر قدمی که به حرم نزدیکتر می‌شدم انگار گمشده‌ای داشتم در بین جمیعت به دنبال او می‌گشتم و بعد از این همه سال او را پیدا کردم،لحظه‌ای که بین الحرمین ایستادم حسین و عباس را در کنار خود دیدم آن چنان عشقشان در دلم بیدار شد که هر سال آرزو می‌کنم محرم و سفر آنجا باشم🩶🕌

نام‌ونام‌خانوادگی:فاطمه چیت بند
گلستان

دسته بندی


ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.