کوله بار
تصمیم که گرفتم کوله ام را سبک ببندم نمیدانستم قرار است سفری را آغاز کنم که سبک است چون ابر بهاری و سخت است چون ذره ای از اسارت کاروان کربلا.
کاروانی که منزل به منزل نشست و فروخورد غم حسین را.
حالا ما موکب به موکب در خنکای زحمات غلامان حسین قدم برمیداریم.
پس چگونه بگویم سخت است.و چگونه بگویم راحت که با هر قدم از قدم هایم مصائب زینب کبری در ذهنم مرور میشود.
فقط یک دلیل میتواند گرما و خستگی سفر اربعین را موجه کند
فقط یک دلیل میتواند عرب و غیر عرب را راضی کند تا تمام هستی اش را در راه خدمت به زائران اباعبدلله بگذارد و آن هم رضایت اباعبدالله است.
و کاش میشد بار گناهانم را در این مسیرکمتر میکردم و چون کوله ام سبکبار میگشتم.
در طریق همه چیز تو رو یاد حسین می اندازد.
آب که میبینی شرمگین میشی
کودکان را که میبینی و دشتی که بدون خار و هموار است.
اما کودکان هنوز هم به یاد طفلان کربلا پابرهنه به تو خدمت میکنند.
هرکسی با هر مشقتی.حتی با ویلچر یا عصاو.. آمده است.
میزبان هایی که بهترین ها را در طبق اخلاص آماده کرده اند برای تو
این ها با کدامین منطق،جز منطق حسین قابل پاسخ است.
قائده ای جز اینکه اباعبدالله کشتی نوح است و هر که خود را بدان رسانده است نجات یافته است و هرکه بدان نرسیده باشد هلاک خواهد شد مزد همه آنها نمیشود
چند سالی بیشتر نیست که راه پیاده روی اربعین گشوده شده برای همه قشر مشتاق زیارت.اما هرچه فکر میکنی یادت نمی آید تا قبل آن چه میکردی.
سال را چگونه سپری میکردی با چه شوقی؟
زندگی بی سفر اربعین را یادت نمی آید.
در های منازلی که چهار طاق باز است تو را بیشتر یاد بی پناهی و بی کسی زینب کبری و اسرای کربلا می اندازد.
و تو چه میدانی از حال سالهایی که جا میمانی
تو میمانی و حسرت
حسرت دیدن زیبایی ها و حسرت تاول هایی که سر از پا درآورده اند تا تو را اندکی عقب برانند اما کور خوانده اند
گسترده تر که نگاه میکنی این طریق نجف الی کربلاست که عرب و عجم و غرب و شرق کره زمین را به هم رسانده است تا همه با هم و درکنار هم زندگی ماقبل ظهور را درک کنند و اندکی،تنها اندکی،بچشند از زندگی با مهدی(عج) را.
و تو چه میدانی که هل من ناصر ینصرنی حسین را چه کسی میتواند پاسخ دهد
اما من میدانم حسین زائران و خادمان اربعین خود را دوست دارد
و از بین تمام آواهای جهان در طریق،تنها یک جمله در ذهنت به این سو و آن سو پر میکشد:
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست….
تنی وا داشت . خسته نباشید