سوغات من از اربعین، تنها یک یادگاری یا خاطرهی شخصی نیست؛ آنچه از این سفر با خود آوردهام، حقیقتی ژرفتر و نوری ماندگارتر است. اربعین برای من نه صرفاً یک پیادهروی میان نجف و کربلا، بلکه مدرسهای زنده است؛ دانشگاهی سیار که استاد آن حسین (ع) است و شاگردانش میلیونها انسان از گوشهوکنار جهان.
در این راه، آنچه بیش از هر چیز مرا متأثر کرد، تحقق همان «معرفت جهانیشدهی حسینی» بود که مقام معظم رهبری به آن اشاره فرمودهاند؛ معرفتی که در مرزهای جغرافیا یا زبان نمیگنجد و هر انسانی را که حقیقتجوست، در بر میگیرد. هر نگاه عاشقانه، هر خدمت کوچک و هر قدم خسته اما امیدوار، درسی است از مکتب کربلا؛ درسی که به زبان دل، برای همهی جهانیان قابل فهم است.
راهپیمایی اربعین سفری معنوی است که در آن حتی سادهترین صحنهها حامل پیامی عمیقاند: کودکی که لیوانی آب تعارف میکند، پیرمردی که کفش زائر را واکس میزند، زنی که با دستان خسته غذا میپزد، یا جوانی که بیهیاهو مسیر را تمیز میکند. اینجا هر عمل کوچک، جلوهای از عشق و ایثار است.
سوغات من از این راه، شناختی است که مرز نمیشناسد. وقتی در میان انبوه جمعیت میبینی زائرانی از آفریقا، اروپا، آسیا و آمریکا در کنار هم راه میروند و همه یک صدا «لبیک یا حسین» میگویند، درمییابی که حسین(ع) حقیقتی جهانی است؛ پرچمی که همهی آزادگان عالم را گرد هم میآورد.
اربعین تنها یک آیین مذهبی نیست؛ پیامی است برای همهی بشریت. پیام عدالت، آزادگی و ایستادگی در برابر ظلم. این حرکت عظیم نشان میدهد که عاشورا فقط یک حادثه تاریخی در سال ۶۱ هجری نبوده، بلکه حقیقتی زنده است که امروز نیز در جان میلیونها انسان جریان دارد.
در این دانشگاه سیار، کتابی نوشتهشده در دست نیست؛ بلکه «زندگی» خود کتاب است و «زائران» اوراقی زندهاند. هر جرعهی آبی که به دست زائر داده میشود، درسی است از ایثار؛ هر لبخند و همدلی، یادآور عشق؛ و هر قدم بر خاک داغ، نشانی از استقامت. اینها درسهایی است که در هیچ کلاس رسمی یافت نمیشود.
سوغات من از این سفر، شناختی است که مرز نمیشناسد؛ درکی تازه از وحدت انسانها با فرهنگها و زبانهای گوناگون، اما با قلبی واحد و عشقی یگانه. این درس برای زندگی است؛ درسی که به من آموخت چگونه میتوان در میان انبوه تفاوتها، یک حقیقت مشترک یافت و چگونه میتوان پیام عدالت، آزادگی و صلح امام حسین (ع) را به جهانیان رساند. آری سوغات من از اربعین، امیدی تازه است؛ امید به اینکه در جهانی پر از بحران و اختلاف، هنوز میتوان دلهایی را یافت که حول یک حقیقت مشترک گرد آمدهاند. اربعین به من آموخت که عشق به حسین (ع) میتواند دلهای پراکنده را یکی کند و جهانیان را به عدالت و معنویت فراخواند.
آنچه با خود آوردم، نه تسبیحی یادگاری و نه قطعهای از مسیر، بلکه گنجینهای معنوی است: درسی برای زندگی. درسی که به من نشان داد چگونه میتوان در میان تفاوتها، حقیقتی واحد یافت؛ حقیقتی که در یک کلمه خلاصه میشود: عشق به حسین (ع).
پویش ملی سوغات اربعین – بخش دلنوشته – فاطمه علی بابائی