تاولی برپا
1- نقش انگشتان پا ، برروی خاکی داغ داغ
عشق را رسواکند ، تا ازحسین گیرد سراغ
2- هرقدم نیلوفری وحشی ، بپیچد تا که باز
بازبانی بی زبان ، دنبال عشقی جانگداز
3- تاولی برپا وتن رنجور ودل امیدوار
ماجرایی نُقلِ مجلس می کند ویلچر سوار
4- هرعمودی طی شودبا آرزویی ناب ناب
پرچمی دردست و دردل موج دریا پیچ وتاب
5- یک سبد رامادری آورده باتسبیح و سیب
چشم ودل خشکیده بردریاو گوید یاغریب
6- با گلابی تازه می سازد نفس رامست مست
موکبی لبخند زیبا می زند برآنچه هست
7- پای شویی می کند از راه پیمایان عشق
تاکه دلجویی کنداز تک نگینی دردمشق
8- ای خوشا براولین زائرکه شدبیهوش یار
مرغکی بی بال وپر افتاده در آغوش یار
9- رفت و برگشتی که درکَشتی شودبیدار باش
عاشقی کن ای صنم پیوسته بادلدار باش
10- باز حقجو ، با دوپا ، بی پاشدی ،ازمن بپرس
بی خبر از عشق و از رویا شدی ، ازمن بپرس
11- وای من جامانده ام از باقیات الصالحات
پهن صورت گشته اشکم بازگو از خاطرات
# دکترارجمندنیا
مشخصات: نام ونام خانوادگی :علی ارجمندنیاتبریز :