سوغات اربعین
سلام آقا جان من هم مانند جابر قدم برداشته ام تا به ملاقات بارگاه سبزتان بیایم.دلم از سردی ایام به ستوه امده و می لرزد و جز گرمای خورشید لطف شما نمی توان ان را سامان دهد به کوله بار دلم نگاه نکن که عرق شرم مهمان ناخوانده ی پیشانی شده است .
اشک امانم نمی دهد اما خرسندم که این گریه ها زنگ بلند بیداری دل است زنگی برای اگاهی و تفکر در پیمودن مسیر زلال شما ،چرا که ملاقات و دیدار با شما یقینا بیداری و بینش می خواهد. اقا جان من هم مثل خیلی ها دغدغه های مالی دارم اما همه را کنار گذاشته ام زیرا با تامل دریافته ام که نگاه لطف شما سرمایه ای است که دین و دنیای انسان را پوشش می دهد .امده ام تا کوله بار دلم را پر کنم از سوغات ارزشمند و گران بهای لطف شما امده ام تا در سایه نگاه مهربان شما روح سرگشته و خسته ام را به ارامش برسانم .اقا جان کربلایت بهشت دنیا است و شما سید جوانان بهشت هستید .امده ام تا دست دلم را بگیرید و مهر زیبای دوستی بر دفتر دلم حک نمایید چرا که در این روزگار سراسر سختی و پرتگاه دلها به دنبال مفر گاهی می گردند .دوستی با شما عشق است راه است ، هدف است ،زیبایی است .دوستی با شما سراسر آرامش است آرامشی از جنس خدا که هرگز دست ملال انگیز خستگی توان کاستن از ان را ندارد ،چه سوغاتی زیبا تر از دوستی با شما چرا که دوستی با شما دوستی با خدا است چه هدیه ای روح نواز تر از دعای شما دعا کنید که سرانجام و فرجامم سبز باشد .
سید محمد رضا موسوی طلقلی از اهواز