هدیهای از کربلا
سفر به کربلا در اربعین، تنها گذر از یک مسیر نیست؛ عبوری است به عمق دل و روح. آنچه از این سفر به خانه آوردم، نه یک جسم یا چیز مادی، بلکه تجربهای گرانبها و نورانی بود که در جانم حک شد.
در میان جمعیت پیادهرو، هر قدم برایم معنایی فراتر از حرکت داشت. حس کردم با هر نفس، با هر قطره اشکی که بیاختیار جاری میشد، به عهدی تازه با ارزشهایی مثل صبر، عشق و ایثار نزدیکتر میشوم؛ ارزشهایی که حسین علیهالسلام برایشان جان داد.
در مسیر، دیدم که چگونه غریبهها بدون توقع به یکدیگر کمک میکنند، چگونه مهربانی در دلهایشان جریان دارد و چگونه لبخند، سادهترین و عمیقترین هدیهای بود که به هم میدادند. از اینجا بود که فهمیدم معنا و مفهوم واقعی عشق و انسانیت چیست.
این تجربه، آرامشی بود که در دل سختیها پیدا کردم؛ قدرتی بود که به من آموخت چگونه با دشواریها روبرو شوم و همچنان امیدوار بمانم. آنچه با خود آوردم، درکی عمیقتر از زندگی و دردی مشترک بود که همه زائران حس میکردند.
بازگشتنم به خانه، آغاز راهی تازه بود. دیگر نگاهام به دنیا تغییر کرده بود، قلبم سنگینتر از عشق و پر امیدتر از گذشته بود. این سفر به من یاد داد که زندگی را با نام حسین علیهالسلام آغاز کنم و هر روز را با ایمان و صبر بگذرانم.
این هدیهی ناب را در دل نگه داشتهام؛ نیرویی که هر روز مرا به یاد آن روزهای پرنور و آن مسیر مقدس میآورد و انگیزهای که مرا به سوی انسانی بهتر شدن میکشاند.
اثر سیده زهرا موسوی
استان فارس