تبدار نگاهت بودم، منِ جامانده از ظهر روز دهم. پناه بر مولای حاضر در چهل روز استغاثه به نامش…
یا صاحبالزمان ادرکنی که تبهایم را به ارض مقدس کربلا برسانم
و امروز اربعین است.
صدایی تو را میخواند
آنگاه که آسمان داغت را خون میگریست
و خواهرت از بالای تل
تو را میجست؛
در روضههای حزین ولیعصر نام تو بود که تکرار میشد
و ملائک سوگوارت بودند
آنک که صدایی تو را میخواند یا جَدّی!
و جهان غربتت را در آیینهی چشمان صاحبالزمان لمس میکرد
جهان ستمگر
در سرزمین میهماننانواز
به تو سلام میکرد
و صدایش هزارسال در گوش هزارهها نام حسین را طنینانداز بود
و بر پیراهنت میگریست
آنسان که یعقوب در فراق یوسف
و ما عابران شبیهخوانیهای قرن بعد بودیم
که ناحیه را مقدس میشمردیم
بی آنکه بدانیم
هزار و چند صد سال است که
آخرین حجت خدا
در جای جای تاریخ
بر پیکرت درود میفرستد و
زمین
و زمان
و مردمان
و ما
چگونه صدایش را نمیشنویم؟
تا این غربت در خاندانت
ارث به ارث دست به دست بشود
صدایی تو را میخواند
مسافر نیسوار خورشیدنشان
سلام بر سرهای روی نیزه
خورشیدهای سربلند.
سمیرا یکه تاز
استان مرکزی