روز و
ساعت مانده تا اختتامیه پویش
انّا علی العهد

زهرا جمشیدی – 2025-08-19 06:34:25

از خاک تا افلاک

سوغاتی که در چمدان جا نمی‌شود

راهپیمایی اربعین تنها یک سفر با قدم‌های زمینی نیست بلکه سلوکی است با گام‌های دل و هر زائر خود یک کتاب مصور از عاشقی است و هر خاطره سوغاتی گران‌بها از این سفر بهشتی که از خاک تا افلاک بر دل و جان زائر می‌نشیند.

قصه از یک «سلام بر حسین(ع)» آغاز می‌شود؛ از دلی که هوای کربلا می‌کند و پاهایی که برای پیمودن مسیر عشق بی‌تاب می‌شوند و سفر اربعین پیش از آنکه با بستن کوله‌پشتی شروع شود با گشودن سفره دل آغاز می‌گردد و زائر تمام تعلقات دنیوی را در شهر خود جا می‌گذارد و تنها یک کوله‌پشتی سبک به همراه قلبی سنگین از اشتیاق را با خود به جاده می‌برد.
از مرز که می‌گذری، دیگر «من» نیستی؛ قطره‌ای می‌شوی در اقیانوسی خروشان از انسان‌هایی که همگی یک ذکر بر لب و یک مقصد در دل دارند و آن کربلا است.
جاده نجف به کربلا تنها یک مسیر آسفالت‌شده نیست بلکه بهشتی است که ۸۰ کیلومتر امتداد دارد و در هر قدم، موکب‌ها همچون آغوش‌های گشوده میزبان زائران‌اند.
اینجا مفهوم «مهمان‌نوازی» معنای دیگری پیدا می‌کند و میزبان برای پذیرایی از تو التماس می‌کند! پیرمردی با سینی چای داغ عراقی به دنبالت می‌دود و با لهجه شیرین عربی فریاد می‌زند:«زائر، حبیبی، تفضل!» یا کودکی خردسال با دستانی کوچک که بطری آب به سویت دراز می‌کند و لبخندش تمام خستگی راه را از تنت می‌زداید.
موکب‌ها فقط ایستگاه صلواتی برای خوردن و آشامیدن نیستند بلکه تجلی‌گاه ایثار و کرامت انسانی‌اند و جوانانی که پاهای تاول‌زده زائران را با عشق ماساژ می‌دهند یا زنانی که بی‌وقفه نان می‌پزند و غذای نذری آماده می‌کنند و ایستگاه‌های فرهنگی که با روایتگری و نمایش، غبار زمان را از واقعه عاشورا می‌زدایند و در این مسیر است که هیچ‌کس غریبه نیست و همه اعضای یک خانواده بزرگ به نام «خانواده حسینی» هستند.
هم‌نوا با اقیانوس زائران/ سمفونی وحدت
زیباترین «سوغات» این سفر دیدن خود مردم است؛ تماشای پیرمردی که عصازنان اما با اراده‌ای پولادین قدم برمی‌دارد یا مادری که کالسکه فرزندش را هل می‌دهد و زیر لب برایش لالایی عاشورایی می‌خواند یا جوانی که ویلچر پدرش را با افتخار در این مسیر به حرکت درمی‌آورد و اینجا ملیت، زبان، رنگ و نژاد بی‌معناست و همه با زبان مشترک «حب الحسین یجمعنا» سخن می‌گویند.
نوای «لبیک یا حسین» که از حنجره میلیون‌ها انسان عاشق به صورت یکپارچه به آسمان برمی‌خیزد باشکوه‌ترین سمفونی وحدت و همدلی است که در جهان می‌توان شنید.
لحظه وصال/ در آغوش حرم
هرچه به کربلا نزدیک‌تر می‌شوی ضربان قلبت تندتر می‌شود و ستون‌های مسیر به شماره‌های پایانی خود می‌رسند و ناگهان از دور گنبد طلایی حضرت عباس(ع) و سپس گنبد سیدالشهدا(ع) در افق نمایان می‌شود.
در آن لحظه پاها سست می‌شوند و اشک‌ها بی‌اختیار جاری می‌گردند و تمام وجود زائر به یک سلام عاشقانه تبدیل می‌شود.
ورود به بین‌الحرمین ورود به قطعه‌ای از بهشت است و ازدحام جمعیت نه تنها آزاردهنده نیست بلکه همچون موجی است که تو را به آغوش حرم می‌رساند و شلوغی ضریح روایت دیگری از عشق است.
دست‌هایی که برای لمس گوشه‌ای از آن به سوی آسمان دراز شده‌اند و لب‌هایی که در میان هق‌هق گریه درد و دل‌های چندین و چندساله خود را با مولایشان در میان می‌گذارند و در آن فضای روحانی در آن همهمه مقدس گویی به آرامشی ابدی دست یافته‌ای.
سوغاتی که در چمدان جا نمی‌شود
سفر به پایان می‌رسد اما تأثیر آن تا ابد در روح و جان زائر باقی می‌ماند و سوغات اربعین، تسبیح و مهر و انگشتر نیست بلکه سوغات اربعین «تحول» است.
سوغاتش خاطره آن کودک آب‌فروش، لبخند آن پیرمرد چای‌به‌دست، و شکوه اقیانوس انسانی است که برای یک هدف مقدس، هم‌قدم شده‌اند.
این روایت‌های عاشقانه، این تصاویر ماندگار از ایثار و محبت خالصانه همان «سوغات اربعین» است تا این فرهنگ بی‌بدیل برای همیشه در تاریخ جاودان بماند و زائر با کوله‌باری از معنویت و دلی که برای سفر دوباره پر می‌کشد بازمی‌گردد تا راوی عاشقانه‌ترین سفر زمین برای جاماندگان باشد.

دسته بندی


ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.