روز و
ساعت مانده تا اختتامیه پویش
انّا علی العهد

رویا عطارزاده – 2025-08-03 10:31:01

کاروان اشک و نور
ز آسمان ناله‌ای برخاست، آهی
زمین لرزید از آن داغِ سیاهی
هزاران دل شکسته، دیده‌تر
به یاد آن شهیدان بی‌مقر
چهل منزل، چهل شب، داغ و ماتم
زمین پر خون، هوا لبریز زمزم
ز کربلا تا کوفه، سوی شام
دل زینب پر ز آتش، بی‌کلام
چهل روز است خورشیدِ حقیقت
به خون غلطیده در صحرای غربت
چهل روز است ماهِ خاندان
سرش بر نیزه، دل پر آتش و جان
چهل روز است بوی سیب و یاس
نمی‌آید ز دشتِ کربناس
چهل روز است چشمان رباب
به خون نشسته از آن اشک و عتاب
چهل روز است سجادِ حزین
می‌سوزد از غم آن سرزمین
چهل روز است قامت‌های خسته
در آتش، در فغان، در دل‌شکسته
ولی این راه، راهِ روشنی بود
به هر منزل، چراغِ ایمنی بود
حسین آمد که عالم زنده گردد
ز خوابِ جهل، انسان بیدار گردد
چهل روز است عاشق رو به راه است
دلش با قافله، گریان و شیداست
قدم در راه زینب می‌نهد دل
به کربلا شود با شوق و با گل
زمین می‌بوید آن خون شهیدان
که شد هادی، چراغِ عاشقان
به هر گامی که زائر می‌نهد باز
ملائک می‌سرایندش به آواز
زبانش ذکر یا ثارالحسین است
دلش دریای سوز و آتشین است
چه رازی دارد این راهِ حسینی؟
که عاشق را کند پاک و یقینی؟
نه هر دلداده‌ای آید در این راه
که این ره را بود سوز و تب و آه
دلش باید حسینی، سینه‌چاکی
که دارد در دلش شوقِ هلاکی
چهل روز است چشمِ آسمان گِریان
ز داغِ اکبر و از آهِ طفلان
چهل روز است مادرهای عالم
به یاد آن رباب‌اند و سَرم
چهل روز است خونِ دل روان است
ولی راه حسین جاودان است
کسی کو بر سر این راه آید
دلش با قافله همراه آید
و اینک در دل اربعین، دوباره
جهان می‌بیند آن داغِ ستاره
در این راه است رمزِ جاودانی
در این اشک است مهرِ آسمانی
چه شیرین است جان دادن در این راه
اگرچه سر زد از آن شام، صد آه
سلام ای قافله، ای کاروانی
که بر دوش تو باشد کهکشانی
سلام ای زائرانِ درد و دیدار
که جان دادید در این راه پُر بار
سلام ای اربعین، روزِ تجلی
که خونِ پاکِ تو شد جاودانی

رویا عطارزاده

 

دسته بندی


ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.