رضا نیکوکار – 2025-09-06 11:06:15

بخش شعر

شعراول:

اگر هر روز با یاد شهیدان چشم تَر داریم
هنوز از اربعین تا اربعین عزم سفر داریم!

هنوز آتشفشان هستیم حتی زیر خاکستر
اگر از داغ تان در سینه قلبی شعله ور داریم

همه جا کربلای توست! هر روز است عاشورا
هزار و چارصد سال است ما خون به جگر داریم

نمی اُفتیم از پا ، تا شهادت آرمان ماست
چه باکی دیگر از این راه پرخوف و خطر داریم

«شهادت» نزد ما بوده ست و خواهد بود بعد از این
که ما ایرانیان بسیارها از این «هنر» داریم

هر آنکس که درافتاده ست با ما سرنگون گشته ست
که ما یک سینه ی پرشور و هفتاد و دو سَر داریم!

هر آنچه بیشتر از پیش سد راه مان باشند
برای لحظه ی دیدار عزمی بیشتر داریم
■
شما ای آل صهیون! منتظر باشید،می آییم
به زودی نسل تان را از زمین یکباره برداریم…

*****************************************

شعر دوم:

چشم می دوزم به جاده…از نجف تا کربلا
می روم پای پیاده از نجف تا کربلا

اربعین است و دلم را جذبه ی چشمان تو
می کشاند بی اراده از نجف تا کربلا

عاقبت آمد به کاری با جنون عشق تو
این دل بی استفاده از نجف تا کربلا

کوله بارم نیست غیر از حسرت دیدار تو
راه می افتم چه ساده از نجف تا کربلا

خستگی در می کنم موکب به موکب زائرت
باز با رویی گشاده از نجف تا کربلا

مستم از شوق زیارت مستم از عطر حضور
بی اراده باده باده از نجف تا کربلا

مثل من هر کس که در کارش گره افتاده است
دل به دستان تو داده از نجف تا کربلا

از نجف تا کربلا غوغاست در جانم حسین (ع)
آمدم پای پیاده از نجف تا کربلا…

****************************************

مشخصات:
رضا نیکوکار
رشت