مهدی راشدی – 2025-09-13 07:21:45

یه معجزه ای در مسیر مشایه برای بنده رخ داد که قصد دارم خدمتتون توضیحش بدم :

من بیماری آسم نیمه خفیف دارم ولی هر ساله مسیر نجف تا کربلا رو ارباب توفیق داده که مشایه میرم با کاروان فامیلی که داریم ولی امسال با این وجود که تونستم تا نصف راه رو مشایه برم و نزدیکای ظهر بود که باتوجه به گرد و خاک و دودی که بود وضعیت تنفسم جالب نبود و نفسم میگرفت ولی دوست داشتم از ته قلبم به مسیر ادامه بدم و تمام ادامه مسیر رو مشایه برم و ماشین سوار نشم و اینو هم توی دلم از امام حسین (ع) خواستم و اونو ازش طلب کردم و حتی گفتم که اگر لایق و شایستگیش رو هم ندارم ولی تو اونو به من بده ارباب ، در همین وضعیت بودم و داشتم به مسیر مشایه از طریق العلما ادامه میدادم که یکدفعه احساس کردم یکی با چاقو انگار زد به پام و توجه که کردم دیدم زنبور دقیقا قسمت رگم در پایین پام رو نیش زده که یکم خون هم از پام اومده بیرون ، خیلی خیلی درد داشته و اصلا حتی یک قدم هم نمیتونستم راه برم و با نگاهی که نسبت به دور و اطرافم داشتم دیدم که یه داروخانه سیار صلواتی دقیقا یکم جلوتر قرار داره و به اونجا که رفتم با زبان عربی به متصدیش گفتم که چی برای نیش زنبور خوب هست که اون یه پماد و یه چسب زخم به من داد و من اونها رو استفاده کردم تا اینکه درد پام بهبود پیدا کرد تا حد خیلی زیاد و تونستم به مسیر ادامه بدم و قسمت جالب توجه داستان اینجاست که با جستجویی که در اینترنت در مورد فواید نیش زنبور داشتم میخوندم ، یکدفعه یه بخش از مطلب توجهم رو به خودش جلب کردم و اون هم چیزی نبود جز ، معجزه من یعنی درمان آسم و آلرژی که من اسم اون زنبور رو گذاشتم « فرستاده امام حسین (ع) » و در واقعیت هم به همین شکل بود ، من یکدفعه حالم از این رو به اون رو شد و حتی ادامه مسیر که وضعیت آب و هوا خیلی بدتر شد و گرد و خاک شدیدتر هم شد ولی انگار نیش زنبور که دقیقا روی رگ پای من نه اینورتر نه اونورتر مثل یه پرستار حرفه ای کار خودش رو کرده بود و یجورایی دوپینگ کرده بودم من و وضعیت تنفسیم الحمدالله با عنایت ارباب فوق‌ العاده بود که گذاشتم در مسیرش بمونم تا آخر و نفس بکشم و به خواستم هم رسیدم الحمدالله و تونستم مسیر رو کامل ادامه بدم .

مهدی راشدی
اهواز