تماس با ما
در صورت بروز هرگونه سوال یا مشکل میتوانید با ما در ارتباط باشید
تقدیم به شهدای کربلا
۱.
چهلمین غروب
غریب تر از پرندگان بی آشیان
غبار بیابان طنین انداز است تا افقی دور
سر از کدام آرامگاه
سر از کدام بیابان
بر خواهی داشت
نگاه خواهی کرد خستگان ایستاده را
سرت هنوز سلوک می کند تا دمشق
پروانه وار طواف می کنند جان خسته ات را
کدام زخم را التیام خواهد بخشید اشک در راه ماندگان
کدام جراحت را خواهد بست دستهای از رمق افتاده
چهلمین غروب
غریبی ات را جار می زند آفتاب
از تنور
تا خاکستری بجا مانده از آتش خیمه ها
سوخته اند پروانه های بی زبان
نمی شود خاطرات را به خاک سپرد
نگاهت هنوز روشنایی شهری است
خیانت در رگهایشان ابدی است
شاید بار دیگر نامه ها
به مقصد برسند بیعتها
۲.
پاهای خسته
نبضهای متلاطم
از تلاطم دریا می گویند
از تشنگی لبهایی که آب را خوب معنا می کنند
پاهای خسته از راهی طولانی
دریاها را درنوردیده اند
ماهیان تشنه را که سیراب خواهد کرد؟
کهکشان ایستاده بر مدار خاموشی
داستان دستهای افتاده بر خاک
پیکر متلاشی زیر سم اسبها را خوب می داند
خواهد گفت باران
لبهای بیابان خشکیده
پاهای خسته
منتقل می کنند حرفها را از راهی طولانی
کدام چشم در غیاب تو نگریست؟
نگریسته بودند خیل حرامیان به کودکی شیرخواره
پرپر روی دستهای تنهاتر از تنهایی
معنا می شد با حقیقتی انکار ناشدنی
۳.
عشق جاری است
شبیه هزار سال پیش
آمده بودند برای یاری فرزند رسول (ص)
طاقت بیاورد اگر قلب زخمی
حرفها دارد چشمهای گریسته در تنهایی تان
زائر بارگاه شماست خیل ملائک
خیل فرشتگان مقرب
یک خیابان تنهایی
فرش شده تا حریمتان حرفهای نگفته
باریده از چشمهای پرندگان خون دل
گفته بار دیگر اگر بیایم
جان فدا خواهند کرد ذرات معلق در فضای شما
در طبق اخلاص بود هر چه در دل داشت
تقدیم دستها
پاها
قلبهای عاشق کرده بود مادری که هر چه داشت
آورده بود دلش را
پیشکش زائرانتان
کاظم رستمی
پویش سوغات اربعین با هدف به تصویر کشیدن راهپیمایی اربعین و نمایش اجتماع عظیم مسلمانان و خلق این رویداد جهانی در قالب های فیلم، عکاسی، کلیپ. شعر، دلنوشته و خاطره، خوشنویسی و نقاشی برگزار میگردد.
021-67641716
Culture@jdsharif.ac.ir
تهران، بلوار اکبری، کوچه شهید قاسمی، سازمان جهاددانشگاهی صنعتی شریف