فرزاد باعزت – 2025-08-19 07:29:23

بنام خدا:

یه روزی یه ساعتی مثل همین روزها و ساعتها و شبها نشسته بودم تو خونه و دراز کشیده بودم و داشتم با گوشیم تو اتاقم که چه عرض کنم اتاق خونه اجاره ای مون ، که سالهاست آرزوی یه اتاق مستقل برای خودم داشتم ، داشتم با گوشیم ور می رفتم که تو صفحه مجازی یهوئی به صفحه حاج قاسم سلیمانی بر خوردم، اون موقع زیاد نمیشناختمش . فقط می دونستم یه سردار سپاهه و آدم مومنیه و تو همین مایه ها . و وقتی داشتم نگاه می کردم در کنار پستهائی که از شهید ها گذاشته بود فکر کنم بیشتر از شهید ابراهیم هادی پست گذاشته بود و چند تا صفحه بنام شهید ابراهیم هادی باز کرده بود و حتی اونطوری که یادم هست زیر یکی از پستهاش که گذاشته بود تاکید کرده بود که شهید ابراهیم هادی رو تبلیغ کنید ، همینجور که نگاه می کردم ، یه پست خوب دیگه ازش دیدم که رو یه زمینه مشکی با یه خط سفید نوشته ای بود که نظرمو جلب کرد و یهویی دلم خواست ، و زیر این پست نوشتم، میشه کپی کنم؟
بعد چند لحظه ، فکر کنم خود سردار شهید سلیمانی ، که آنلاین بود در جواب اگه اشتباه نکنم، نوشته بود، بله حتما.
من اون لحظه حتی احساس کردم صدای سردار سلیمانی رو شنیدم ، که با صدای مردونه و صدای گرمشون بهم گفتند : بله حتما . بردار . خوشحال شدم و از اون پست سردار یه عکس گرفتم تو گوشیم و هنوزم دارمش!!!
دقیقا فکر کنم این پست رو بعد فاجعه منا تو مکه ، گذاشته بودند که کلی شهید تو منا داده بودیم . روی اون پست نوشته شده بود :
《 علی بن مهزیار، از امام زمان (عج) پرسید :
آقای من ظهور شما چه وقت خواهد بود :
امام زمان (عج) فرمودند :
هر گاه راه کعبه بر شما بسته شود 》.

روح شهید سردار سلیمانی و تمام شهیدان انقلاب اسلامی شاد و یادشان گرامی باشد ان شاءالله!صلوات!یاعلی مدد!

ای امام غائب مان کی میایی به آغوشمان
ای مهدی زمانمان کی میرسی به داد مان

نویسنده داستان و شعر:فرزاد باعزت

این داستان و شعر مربوط به اینجانب میباشد لطفا مرا هم در مسابقه شرکت دهید. ممنون.