اربعین
اربعین جا ماندم از کرببلایت یا حسین
جان بقربان توولطف وصفایت یاحسین
زائرانی راکه تو دعوت نمودی رفته اند
میزنم با حسرت وباغم صدایت یاحسین
ازخداحاجت طلب کردم که تایوم الوارود
من بمانم باتو وباشم گدایت یاحسین
دامن آلوده ام نگذاشت من زائرشوم
کی شودروزی من لطف وعطایت یاحسین
هرچه هستم خانه کرده عشق تودرسینه ام
عشق من اینست هستم درلوایت یاحسین
سالها بگذشته ازکرببلای شصت ویک
بانگ هل من ناصرتو شد ندایت یاحسین
درمیان قتلگه بودی به فکر شیعیان
ای فدای رحمت و لطف ووفایت یاحسین
آرزو دارم که تاروزی میان روضه ات
جاندهم باچشم گریان درعزایت یاحسین
خواهرت زینب که امد درکنار تربتت
گفت برخیز آمده مهمان برایت یاحسین
گفت گربینی مرانشاسی ای نوردوعین
گفت ای سالار زینب من فدایت یاحسین
من جوان بودم که میرفتم ولی پیرآمدم
من فدای پیکر و رأس جداست یاحسین
جعفر کیانی(حضرتعبدالعظیم)